فارسینج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فارسینج. [ ن َ ] ( اِخ ) ده مرکزی دهستان فارسینج بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 40 هزارگزی جنوب باختری قصبه اسدآباد و 15 هزارگزی جنوب خاور سنقر واقع است. جایی کوهستانی ، سردسیر و دارای 1426 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات ، توتون ، لبنیات ، انگور، صیفی ، قلمستان و شغل اهالی زراعت و گله داری ، مکاری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد و در تابستان از سنقر اتومبیل به این ده می آید. یک دبستان و ده باب دکان دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
فارسینج . [ ن َ ] (اِخ ) ده مرکزی دهستان فارسینج بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 40 هزارگزی جنوب باختری قصبه ٔ اسدآباد و 15 هزارگزی جنوب خاور سنقر واقع است . جایی کوهستانی ، سردسیر و دارای 1426 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات ، توتون ، لبنیات ، انگور، صیفی ، قلمستان و شغل اهالی زراعت و گله داری ، مکاری و صنایع دستی زنان قالی بافی است . راه مالرو دارد و در تابستان از سنقر اتومبیل به این ده می آید. یک دبستان و ده باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
فارسینج . [ ن َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش اسدآباد شهرستان همدان که در جنوب باختری بخش واقع شده . از طرف شمال و باختر به بخش سنقر کلیایی از طرف جنوب به دهستان خدابنده لو از بخش صحنه و از طرف خاور به دهستان جلگه افشار محدود است . این جلگه ٔ کوچک در میان کوههای عظیم ، بخصوص از طرف جنوب و باختر محصور و دارای مراتع خوبی برای پرورش احشام است . شکارهای بسیاری از طیور و جز آن در آن دیده میشود. در کوههای آن غارهای بسیاری وجود دارد. بلندترین قله ٔ کوهستان جنوبی ، قله ٔ نخودچال است که 3267 گز ارتفاع دارد، و دیگر قله ٔ کوه دالاخانی است که بلندی آن 3338 گز است . رودخانه ٔ کنگیرشاه از این دهستان سرچشمه میگیرد. مرکزدهستان آبادی فارسینج است و در تابستان از سنقر به این آبادی اتومبیل می آید. دهستان فارسینج از 19 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و در حدود 6 هزار تن جمعیت دارد. قریه های مهم آن فارسینج ، چقابالاها، چم چم ، سلطان طاهر و قشلاق است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).