اشتالنگ که با آن قمار کنند
قاب قمار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قاب قمار. [ ب ِ ق ِ / ق ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اشتالنگ که با آن قمار کنند :
نخواهی دست شست از نعمت ظالم مگر روزی
که چون قاب قمارت کرده خاکسترنشین قابش.
نخواهی دست شست از نعمت ظالم مگر روزی
که چون قاب قمارت کرده خاکسترنشین قابش.
خاقانی.
رجوع به قاب شود.کلمات دیگر: