کلمه جو
صفحه اصلی

عالمی

فارسی به انگلیسی

universal, worldly, cosmic

cosmic


عربی به فارسی

جهاني , مربوط به سرتاسر جهان (مخصوصا در مورد کليساها گفته ميشود) , عام , سراسري , کلي , عمومي , عالمگير , جامع , همگاني


فرهنگ فارسی

عالم بودن دانشمندی .

فرهنگ معین

(لَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) منسوب به عالم ، جهانی ، سکنه جهان . ج . عالمیان .

لغت نامه دهخدا

عالمی. [ ل َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عالم.


کلمات دیگر: