آنکه کس را بارتکاب زنا یا لواط منتسب میکند .
قاذف
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قاذف. [ ذِ ] ( ع ص ) از قذف. سنگ انداز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هم بین حاذف و قاذف. الحاذف بالعصا و القاذف بالحجارة. ( منتهی الارب ). || ناقه قاذف ؛ شتر ماده ای که از پیش روی خود را پیشاپیش شتران دیگر اندازد و پیش رود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
قاذف. [ ذِ ] ( ع ص ) آنکه کس را به ارتکاب زنا یا لواط منتسب میکند.
قاذف. [ ذِ ] ( ع ص ) آنکه کس را به ارتکاب زنا یا لواط منتسب میکند.
قاذف . [ ذِ ] (ع ص ) آنکه کس را به ارتکاب زنا یا لواط منتسب میکند.
قاذف . [ ذِ ] (ع ص ) از قذف . سنگ انداز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هم بین حاذف و قاذف . الحاذف بالعصا و القاذف بالحجارة. (منتهی الارب ). || ناقه ٔ قاذف ؛ شتر ماده ای که از پیش روی خود را پیشاپیش شتران دیگر اندازد و پیش رود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
پیشنهاد کاربران
قذف کننده
کلمات دیگر: