کلمه جو
صفحه اصلی

فاسد گردانیدن

فرهنگ فارسی

فاسد ساختن . فاسد کردن

لغت نامه دهخدا

فاسد گردانیدن. [ س ِ گ َدَ ] ( مص مرکب ) فاسد ساختن. فاسد کردن. گندانیدن.


کلمات دیگر: