کلمه جو
صفحه اصلی

نوربند

فرهنگ فارسی

تیغه‌ای غیرشفاف در دوربین فیلم‌برداری که با تناوب و سرعتی معین نور واردشده از عدسی را قطع و وصل می‌کند


فرهنگستان زبان و ادب

{cutting blade, shutter blade} [سینما و تلویزیون] تیغه ای غیرشفاف در دوربین فیلم برداری که با تناوب و سرعتی معین نور واردشده از عدسی را قطع و وصل می کند

پیشنهاد کاربران

احاطه شده توسط نور. نورانی . منسوب به نور. روشن . دارای نور. منور. بانور. ( این کلمه بیشتر در بین مردم هزاره افغانستان برای توصیف خوشگلی دختران استفاده می شود )


کلمات دیگر: