کلمه جو
صفحه اصلی

دون نواز

فرهنگ فارسی

حامی سلفگان و فرومایگان و نوازند. آنان .

لغت نامه دهخدا

دون نواز. [ ن َ ] ( نف مرکب ) حامی سفلگان و فرومایگان و نوازنده آنان. ( ناظم الاطباء ). دون پرست. دون پرور. سفله پرور. ( یادداشت مؤلف ) :
فلک دون نواز یک چشم است
وان یکی هم میان سر دارد.
؟ ( از امثال و حکم دهخدا ).
و رجوع به دون و دون پرست و دون پرور شود.


کلمات دیگر: