کلمه جو
صفحه اصلی

مرده کشی

فارسی به انگلیسی

conveyance of the dead to the cemetery, undertaking

فرهنگ فارسی

شغل و عمل مرده کش حمل مردگان بگورستان : از مرده رسم مرده کشی کس ندیده بود زاهد چرا ملازم نعش و جنازه است ? ( محسن تاثیر )

لغت نامه دهخدا

مرده کشی. [م ُ دَ / دِ ک َ / ک َ ] ( حامص مرکب ) بردن جنازه به گورستان. عمل مرده کش. رجوع به مرده کش شود :
از مرده رسم مرده کشی کس ندیده بود.
زاهد چرا ملازم نعش و جنازه است.
تأثیر ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: