صفت دولتیار . سعادت .
دولتیاری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دولتیاری. [ دَ / دُو ل َت ْ ] ( حامص مرکب ) صفت دولتیار. سعادت و خوشبختی. بختیاری و سعادتمندی.نیکبختی و بهروزی. ( از یادداشت مؤلف ) :
که دولتیاری آن نبود که از گل بوستان سازی
که دولتیاری آن باشد که در دل بوستان بینی.
که دولتیاری آن نبود که از گل بوستان سازی
که دولتیاری آن باشد که در دل بوستان بینی.
سنایی.
و رجوع به دولتیار شود.کلمات دیگر: