کلمه جو
صفحه اصلی

فهرست نویسی

فارسی به انگلیسی

listing

مترادف و متضاد

listing (اسم)
سیاهه برداری، فهرست نویسی، اسم نویسی

فرهنگ فارسی

کار فهرست نویس نوشتن فهرست

لغت نامه دهخدا

فهرست نویسی. [ ف ِ رِ ن ِ ] ( حامص مرکب ) کار فهرست نویس. نوشتن فهرست. رجوع به فهرسة شود.

دانشنامه عمومی

در علوم کتابداری و اطلاع رسانی، فهرست نویسی به فرایندی گفته می شود که برای آماده سازی یک کتاب، یا یک مجموعه مکتوب، یا چندرسانه ای انجام می شود تا دستیابی سریع و صحیح به آن کتاب یا مجموعه میسر شود.
هدف اصلی فهرست نویسی، برقراری نظمی است که به کمک آن هم کتابدار و هم مراجعه کننده بتوانند به سهولت و صحت، کتاب مورد نیاز خود را از میان کتابهای موجود در کتابخانه بیابند. البته در اغلب کتابخانه ها، سعی می شود کتابهای هم موضوع در کنار یکدیگر قرار گیرند.
به هر یک از موارد اطلاعاتی که برای توصیف کتاب شناختی مشخصات یک کتاب ذکر می شود یک شناسه گویند.فهرست نویس ها توصیفات لازم در شناسه ها را می نویسند. افزون بر شناسه نویسی، معمولاً امور رده بندی و تعیین موضوع نیز بر عهده فهرست نویس است.
در کتابخانه ملی ایران برای هر کتاب یک فهرست نویسی پیش از انتشار صورت می گیرد که به اختصار فیپا نامیده می شود.


کلمات دیگر: