کلمه جو
صفحه اصلی

فیلبان

فارسی به انگلیسی

elephant, driver, elephant-keeper, mahout

elephant driver, mahout


مترادف و متضاد

mahout (اسم)
فیلبان

فرهنگ فارسی

پیلبان

لغت نامه دهخدا

فیلبان.( ص مرکب ، اِ مرکب ) پیلبان. ( فرهنگ فارسی معین ). آنکه از پیل مراقبت و نگهداری می کند، یا آنکه بر فیل سوار شود و با کجک بر سرش کوبد و او را براند. نگهبان فیل. پیلوان. فیلوان. فیال : فیل خوابی بیند و فیلبان خوابی ؛ هر کسی به فکر خودش است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

پیلبان#NAME?


پیشنهاد کاربران

کسی سوار فیل میشود


کلمات دیگر: