to deepen
گود شدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خالی کردن، گود شدن
گود شدن، گود کردن، عمقی شدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) عمیق شدن ژرف گشتن .
لغت نامه دهخدا
گود شدن. [ گ َ / گُو ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ژرف شدن. چال شدن.
پیشنهاد کاربران
گود افتادن ، چنانکه چشمان بیماری از لاغری ؛ گود شدن. فرورفتن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
کلمات دیگر: