کلمه جو
صفحه اصلی

خرد جثه

فرهنگ فارسی

کوچک اندام خرد اندام

لغت نامه دهخدا

خردجثه. [ خ ُج ُث ْ ث َ / ث ِ ] ( ص مرکب ) کوچک اندام. خرداندام. کوچک جسم. ( یادداشت بخط مؤلف ). حِتْرِش. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: