کوچکتر اصغر
خرد تر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خردتر. [ خ ُ ت َ ] ( ص تفضیلی ) کوچکتر. ( ناظم الاطباء ). اَصغَر. ( منتهی الارب ): دانی که خلیفه و همه بزرگان حضرت وی چه آنانکه از تو بزرگترند و چه آنانکه خردترند مرا حرمت دارند. ( تاریخ بیهقی ).
کلمات دیگر: