کلمه جو
صفحه اصلی

چنارستان

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان قلعه حاتم شهرستان بروجرد

لغت نامه دهخدا

چنارستان . [ چ ِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه حاتم شهرستان بروجرد که در 5 هزارگزی شمال خاوری بروجرد و 4 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ بروجرد به اشترینان واقع است . دامنه و معتدل است و 250 تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات . شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


چنارستان . [ چ ِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان هلایجان بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز که در 18 هزارگزی جنوب باختری ایزه واقع است . کوهستانی و معتدل است و 75 تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات . شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


چنارستان . [ چ ِ رِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سربندپایین بخش سربند شهرستان اراک که در 42 هزارگزی جنوب باختری آستانه و 42 هزارگزی راه مالرو عمومی واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 594 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه . محصولش غلات ، بنشن ، پنبه ، انگور و قلمستان . شغل اهالی زراعت ، گله داری و بافتن قالیچه و راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


چنارستان. [چ َ / چ ِ رِ ] ( اِ مرکب ) درختستان چنار. ( ناظم الاطباء ). باغستان چنار. چنارزار. جای کاشتن و روییدن چنار بسیار. مَدلَبَة. ( منتهی الارب ) : و باید که زمینی مفرد جهت چنارستان معین کنند و شاخ آن درهم نشانند. ( از فلاحتنامه ). رجوع به چنار و چنارزار شود.

چنارستان. [ چ ِ رِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 37 هزارگزی ضیأآباد و 12 هزارگزی راه شوسه واقع است. هوایی معتدل و 124 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، سیب زمینی ، یونجه ، باغات و گردو. شغل اهالی زراعت و بافتن قالی ، جوراب و جاجیم وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

چنارستان. [ چ ِ رِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان سربندپایین بخش سربند شهرستان اراک که در 42 هزارگزی جنوب باختری آستانه و 42 هزارگزی راه مالرو عمومی واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 594 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه. محصولش غلات ، بنشن ، پنبه ، انگور و قلمستان. شغل اهالی زراعت ، گله داری و بافتن قالیچه و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

چنارستان. [ چ ِ رِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان هلایجان بخش ایزه شهرستان اهواز که در 18 هزارگزی جنوب باختری ایزه واقع است. کوهستانی و معتدل است و 75 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

چنارستان. [ چ ِ رِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قلعه حاتم شهرستان بروجرد که در 5 هزارگزی شمال خاوری بروجرد و 4 هزارگزی خاور راه شوسه بروجرد به اشترینان واقع است. دامنه و معتدل است و 250 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

چنارستان . [ چ ِ رِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 37 هزارگزی ضیأآباد و 12 هزارگزی راه شوسه ٔ واقع است . هوایی معتدل و 124 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، سیب زمینی ، یونجه ، باغات و گردو. شغل اهالی زراعت و بافتن قالی ، جوراب و جاجیم وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


چنارستان . [چ َ / چ ِ رِ ] (اِ مرکب ) درختستان چنار. (ناظم الاطباء). باغستان چنار. چنارزار. جای کاشتن و روییدن چنار بسیار. مَدلَبَة. (منتهی الارب ) : و باید که زمینی مفرد جهت چنارستان معین کنند و شاخ آن درهم نشانند. (از فلاحتنامه ). رجوع به چنار و چنارزار شود.


دانشنامه عمومی

چـِنارستان به درختزار یا درختستانی گفته می شود که درختان آن از نوع چنار باشند.
چنارستان (نام طهران قدیم)
چنارستان (ایذه)
چنارستان (بروجرد) روستایی از توابع بروجرد
چنارستان (تاکستان)
چنارستان (دلیجان)
چنارستان (سربند) روستایی از توابع شهرستان سربند استان مرکزی ایران
چنارستان سفلی
چنارستان علیا
چنارستان وسطی
چنارستان همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:


کلمات دیگر: