کلمه جو
صفحه اصلی

درشت سخن

فرهنگ فارسی

که به تندی و خشونت سخن گوید

لغت نامه دهخدا

درشت سخن. [ دُ رُ س ُ خ َ ] ( ص مرکب ) که به تندی و خشونت سخن گوید. فَظّ. ( زمخشری ) :
سخن ندانم گفتن همی ز تنگدلی
چنین درشت سخن گشته ام به صلح و به جنگ.
فرخی.
سخن نگفتی وچون گفتی سنگ منجنیق بود که در آبگینه خانه انداختی گفت چه کنم مردیم درشت سخن و با صفرای خویش بس نیابم. ( تاریخ بیهقی ).


کلمات دیگر: