کلمه جو
صفحه اصلی

خرده ریزه

فارسی به انگلیسی

nubbin

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - اشیائ کم ارزش چیزهای کم فایده یا بیهوده . ۲ - باقیماند. هر چیز آشغال .

لغت نامه دهخدا

خرده ریزه. [ خ ُ دَ / دِ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) چیزهای بسیار کوچک. آشغال. ریزه پیزه. خرت و پرت. خرده ریز.


کلمات دیگر: