آنچه مورد کار بستن عقل است آنچه عقل آنرا بکار می بندد .
خرد کاربند
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خردکاربند. [ خ ِ رَدْ ب َ ] ( ن مف مرکب ) آنچه مورد کار بستن عقل است. آنچه عقل آنرا بکار می بندد. مورد تصویب عقل :
چو زین بگذری مردم آمد پدید
شد این بندها را سراسر کلید
سرش راست برشد چو سرو بلند
بدیدار خوب و خردکاربند.
چو زین بگذری مردم آمد پدید
شد این بندها را سراسر کلید
سرش راست برشد چو سرو بلند
بدیدار خوب و خردکاربند.
فردوسی.
کلمات دیگر: