کسیکه چگونگی او موجب حسرت دیگران شود
حسرت فروش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حسرت فروش. [ ح َ رَ ف ُ ] ( نف مرکب ) کسی که چگونگی او موجب حسرت دیگران شود :
در گلستانی که من آهی کشم تا روز حشر
سرو را حسرت فروش جلوه شبنم کنم.
در گلستانی که من آهی کشم تا روز حشر
سرو را حسرت فروش جلوه شبنم کنم.
بیدل ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: