کلمه جو
صفحه اصلی

حسن ادب

فرهنگ فارسی

خوش رفتاری کردن

لغت نامه دهخدا

حسن ادب. [ ح ُ ن ِ اَ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوش رفتاری کردن :
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود.
حافظ.


کلمات دیگر: