کلمه جو
صفحه اصلی

صدساله

فارسی به انگلیسی

hundred-year-old, centennial, centenary, centennial

فارسی به عربی

میوی

مترادف و متضاد

centenary (صفت)
صدساله

centennial (صفت)
صدساله

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آن که صد سال بر او گذشته : پیرمرد صد ساله . ۲ - یادبودی که بمناسبت صدمین سال تولد یا وفات شخص بزرگ یا حدوث واقعه ای مهم بر پا کنند سده .

لغت نامه دهخدا

صدساله. [ ص َ ل َ / ل ِ ] ( ص نسبی مرکب ) دارای صد سال. مرد صدساله ؛ مردی که عمر او به صد سال رسیده است. || ( اِ مرکب ) یادبودی بمناسبت صدمین سال تولد یا وفات شخصی یا حدوث واقعه ای یا تأسیس امری .

پیشنهاد کاربران

صدساله : سده , منسوب .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص137 ) .


کلمات دیگر: