کلمه جو
صفحه اصلی

طلایی


مترادف طلایی : زری، زرین، زرین فام، زرینه، زریون ، به رنگ طلا، پررونق، باشکوه، بسیاردلنشین

متضاد طلایی : سیمین

برابر پارسی : زرین، زرگون

فارسی به انگلیسی

golden, of gold, gilt, (of the colour of)gold, yellow

golden, gilt, (of the colour of)gold


golden, yellow


فارسی به عربی

ذهبی , کستنائی

مترادف و متضاد

auburn (صفت)
قهوهای مایل به قرمز، بور، طلایی

golden (صفت)
طلایی، طلا، اعلاء، درخشنده، زرین

gilt (صفت)
طلایی، مطلا

auric (صفت)
طلایی، گوشی

aureate (صفت)
طلایی، طلایی رنگ

زری، زرین، زرین‌فام، زرینه، زریون ≠ سیمین


۱. زری، زرین، زرینفام، زرینه، زریون ≠ سیمین
۲. به رنگ طلا
۳. پررونق، باشکوه
۴. بسیاردلنشین


فرهنگ فارسی

۱ - (صفت ) منسوب به طلا زرین : انگشتر طلایی . ۲ - برنگ طلا زرد براق : گیسوان طلایی . ۳ - ( اسم ) یکی از انواع رنگهای زرد و براق نوعی اکلیلی .

دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل ۱۲ هزار گزی شمال ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان جلگه - گرم معتدل - سکنه ۱٠۱ تن آب از رودخانه هیرمند - محصول غلات شغل زراعت - راه مالرو .

فرهنگ معین

(طَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - منسوب به طلا. ۲ - ساخته شده از طلا. ۳ - دارای رنگ زرد. ۴ - (کن . ) بسیار باشکوه .

لغت نامه دهخدا

طلائی. [ طَ ] ( ص نسبی ) برنگ طلا. زرد براق. صاحب آنندراج گوید: طلائی ؛ رنگ زرد و نسبت آن با عشاق شایع است و هندیان به معشوق نسبت دهند و عجب آنکه محسن تأثیر که به هند نیامده رنگ معشوق را طلائی بسته و این غریب است :
آن رنگ طلائی خط مشکین خواهد
هرجا گل جعفری است با ریحان است.
|| هر رنگ که به زردی و براقی طلا زند.
- زنبور طلائی ؛ زنبور که با رنگ سبز طلائی است.

طلائی. [ طِ ] ( اِخ ) دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل در 12هزارگزی شمال ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان. جلگه و گرم و معتدل با 101 تن سکنه. آب آن از رودخانه هیرمند. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

طلائی . [ طَ ] (ص نسبی ) برنگ طلا. زرد براق . صاحب آنندراج گوید: طلائی ؛ رنگ زرد و نسبت آن با عشاق شایع است و هندیان به معشوق نسبت دهند و عجب آنکه محسن تأثیر که به هند نیامده رنگ معشوق را طلائی بسته و این غریب است :
آن رنگ طلائی خط مشکین خواهد
هرجا گل جعفری است با ریحان است .
|| هر رنگ که به زردی و براقی طلا زند.
- زنبور طلائی ؛ زنبور که با رنگ سبز طلائی است .


طلائی . [ طِ ] (اِخ ) دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل در 12هزارگزی شمال ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان . جلگه و گرم و معتدل با 101 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دانشنامه عمومی

طلایی رنگی میان نارنجی و زرد است که نامش از عنصر شیمایی طلا گرفته شده است.که از ترکیب رنگ کرم و زرد بدست می آید.
ویکی پدیای انگلیسی-بازدید در ۲۲ اوت ۲۰۰۹
اولین مورد استفاده از این رنگ به سال ۱۳۰۰ میلادی باز می گردد

طلایی (آلبوم کایلی مینوگ). طلایی چهاردهمین آلبوم خواننده استرالیایی کایلی مینوگ است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. طلایی یک آلبوم پاپ است که به شدت تحت تأثیر موسیقی کانتری و موسیقی رقص قرار گرفته. متن آهنگ های این آلبوم دامنه وسیعی شامل رابطه های شکست خورده، مرگ، رقص و تفریح کردن را شامل می شود. نقد منتقدان نسبت به طلایی به طور کلی مثبت بود.

طلایی (آلبوم). طلایی(به انگلیسی: Golden) چهارمین آلبوم استودیویی گروه کانتری لیدی آنتبلوم است که در تاریخ ۶ و ۷ می در کشورهای آمریکا، نیوزلند، استرالیا، اروپا و آفریقای جنوبی انتشار پیدا کرد.
در ژانویه ۲۰۱۳ این گروه آهنگ "مرکز شهر"(به انگلیسی: Downtown) را منتشر کرد که در هات کنتری سانگز به رتبه ۲ و در آل کانتری موزیک به رتبه اول صعود کرد.
در ۱۶ آوریل ۲۰۱۳ آهنگ دیگری از این آلبوم با نام "خداحافظ شهر"(به انگلیسی: Goodbye Town) منتشر شد که خوانندگان لیدی آنتبلوم آن را یکی از آهنگ های موردعلاقه خود می دانند.
آلبوم طلایی نقدهای خوبی از طرف سایت متاکریتیک، کانتری ویکلی، نیودی و چند نشریه و سایت دیگر دریافت کرد.متاکریتیک از ۱۰۰ به این آلبوم ۷۰ امتیاز داد و همچنین اسیفن تامس از آل موزیک آن را یک اثر حرفه ای تلقی می کند.

طلایی (ابهام زدایی). طلایی رنگی میان نارنجی و زرد است که نامش از عنصر شیمایی طلا گرفته شده است.
طلایی (آلبوم)
طلایی همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

طلایی (نام خانوادگی). طلایی یک نام خانوادگی است. افراد شاخص با این نام از این قرارند:
حسن طلایی مغانجوقی باستانشناس ایرانی
مرتضی طلایی
رضا طلایی نیک
محمد طلایی کشتی گیر آزادکار سابق و مربی فعلی ایرانی
داریوش طلایی نوازنده ایرانی

پیشنهاد کاربران

زرین

زری، زرین، زرین فام، زرینه، زریون، به رنگ طلا، پررونق، باشکوه، بسیاردلنشین

رنگ زرد


کلمات دیگر: