کلمه جو
صفحه اصلی

صدفه

عربی به فارسی

انطباق , اتفاقي , برحسب تصادف , اتفاقا , پوست , قشر , صدف حلزون , کاسه يا لا ک محافظ جانور (مثل کاسه لا ک پشت) , عامل محافظ حفاظ , جلد , پوست فندق وغيره , کالبد , بدنه ساختمان , گلوله توپ , پوکه فشنگ , قشر زمين , سبوس گيري کردن , پوست کندن از , مغز ميوه را دراوردن (از پوست)


مترادف و متضاد

concha (اسم)
بوق، کرنا، گنبد نیم گرد، صدفه، استخوان صدفه

فرهنگ فارسی

اتفاقا

لغت نامه دهخدا

( صدفة ) صدفة. [ ص َ دَ ف َ ] ( ع اِ ) فرورفتگی است در وسط لاله گوش و این فرورفتگی بمجرای گوش منتهی می گردد. ( کالبدشناسی هنری تألیف نعمت اﷲ کیهانی ص 142 ). اندرون گوش. ( مهذب الاسماء ). مَحارَة.
صدفة. [ ص َ دَ ف َ ] ( ع اِ ) واحد صدف است. ( منتهی الارب ). || وزنی است از اوزان و بر دو نوع است ، صدفة الکبیرة و هی اربعة عشر شامونات ( ظاهراً سامونات ) و صدفة الصغیرة و هی ست شامونات و قیل سبع شامونات. ( بحر الجواهر ).
( صدفةً ) صدفةً.[ ص ُ ف َ تَن ْ ] ( ع ق ) اتفاقاً. تصادفاً. ناگهانی.

صدفة. [ ص َ دَ ف َ ] (ع اِ) فرورفتگی است در وسط لاله ٔ گوش و این فرورفتگی بمجرای گوش منتهی می گردد. (کالبدشناسی هنری تألیف نعمت اﷲ کیهانی ص 142). اندرون گوش . (مهذب الاسماء). مَحارَة.
صدفة. [ ص َ دَ ف َ ] (ع اِ) واحد صدف است . (منتهی الارب ). || وزنی است از اوزان و بر دو نوع است ، صدفة الکبیرة و هی اربعة عشر شامونات (ظاهراً سامونات ) و صدفة الصغیرة و هی ست ّ شامونات و قیل سبع شامونات . (بحر الجواهر).


دانشنامه عمومی

[صُ] حادثه. اتفاق. صدفه عبارت است از اینکه فرض کنیم حادثه‏ اى خودبخود بدون آنکه شیئى ازاشیاء دخالت داشته باشد، به وجود آید. یکى از ضروریات عقل، امتناع صدفه و اتفاق است. درمیان دانشمندان جهان از آغازتاریخ جهان کمتر افرادى پیدا مى‏ شوند که وقوع صدفه را جایز بدانند. فقط درمیان دانشمندان قدیم یونان احیاناً کسانى یافت می شوند که منکر مبدأ جهان بوده ‏اند و وقوع صدفه را جایز مى‏دانسته‏ اند. ولى حقیقت این است که معلوم نیست این نسبتها که درتاریخ داده می ‏شود چه اندازه صحت دارد. اعتقاد به صدفه و اتفاق و نفى قانون قطعى علیت و معلولیت مستلزم این است که هیچگونه نظم و قاعده و ترتیبى در کار جهان قائل نشویم و هیچ چیز را شرط و دخیل در هیچ چیز ندانیم و پیدایش هیچ حادثه ‏اى را مربوط به هیچ امرى ندانیم و بین هیچ چیزى و چیز دیگرى رابطه ‏اى قائل نشویم و البته این جهت مستلزم این است که خط بطلان روى تمام علوم بکشیم. زیرا هر علمى عبارت است ازبیان مجموعه‏ اى از قواعد و نظامات جهان و اگر پیدایش یک حادثه بلاجهت و بلاعلت جایز باشد، درهمه وقت و تحت هر شرطى وقوع هر حادثه‏ اى را مى‏ توان انتظار داشت و هیچ وقت و تحت هیچگونه شرایطى اطمینان به وقوع نیافتن هیچ حادثه‏ اى نمی توان پیدا کرد. (منبع:علامه محمد طباطبایی، کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، با شرح شهید مرتضی مطهری).


دانشنامه آزاد فارسی

صُدفه
رجوع شود به:اتفاق (فلسفه)

پیشنهاد کاربران

صُدفه : صدفه عبارت است ازاینکه فرض کنیم حادثه‏اى خود بخود بدون آنکه شى‏ءاى ازاشیاء دخالت داشته باشد، بوجود آید. یکى ازضروریات عقل امتناع صدفه واتفاق است. درمیان دانشمندان جهان ازآغازتاریخ جهان کمترافرادى پیدامى‏شوند که وقوع صدفه را جایز بدانند فقط درمیان دانشمندان قدیم یونان احیانا کسانى یافت مى‏شوند که منکرمبدا جهان بوده‏اند و وقوع صدفه را جایز مى‏دانسته‏اند. ولى حقیقت اینست که معلوم نیست این نسبتها که درتاریخ داده مى‏شود چه اندازه صحت دارد. اعتقاد به صدفه واتفاق و نفى قانون قطعى علیت ومعلولیت مستلزم اینست که هیچگونه نظم و قاعده و ترتیبى درکارجهان قائل نشویم وهیچ چیزراشرط ودخیل درهیچ چیزندانیم وپیدایش هیچ حادثه‏اى را مربوط به هیچ امرى ندانیم و بین هیچ چیزى وچیزدیگرى رابطه‏اى قائل نشویم و البته این جهت مستلزم اینست که خط بطلان روى تمام علوم بکشیم. زیرا هرعلمى عبارت است ازبیان مجموعه‏اى ازقواعد ونظامات جهان واگر پیدایش یک حادثه بلا جهت وبلاعلت جایزباشد درهمه وقت وتحت هرشرطى وقوع هرحادثه‏اى را مى‏توان انتظارداشت و درهیچ وقت و تحت هیچگونه شرایطى اطمینان به وقوع نیافتن هیچ حادثه‏اى نمى‏توان پیدا کرد.
منبع: علامه طباطبایی محمد . کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم . با شرح شهید مطهری مرتضی . انتشارات صدرا . تهران 1364 جلد سوم مقاله هشتم صفحه 86

صُدفـِه


کلمات دیگر: