کلمه جو
صفحه اصلی

صرف نظر


مترادف صرف نظر : اغماض، چشم پوشی، گذشت، ندیده، ترک، واگذار

برابر پارسی : چشم پوشی، بخشیدن

فارسی به انگلیسی

waiver

فارسی به عربی

استسلام

مترادف و متضاد

surrender (اسم)
واگذاری، سرسپردگی، تسلیم، صرفنظر

waiver (اسم)
چشم پوشی، لغو، ابطال، صرفنظر

فرهنگ فارسی

چشم پوشی

لغت نامه دهخدا

صرف نظر. [ ص َ ف ِ ن َ ظَ ] ( ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) چشم پوشی. اغماض.گذشت. تعمیة. غمض عین. رجوع به صرف نظر کردن شود.

پیشنهاد کاربران

نادیده انگاری

نادیده گرفتن

گذشته

چشم پوشی

نمونه ها:
صرف نظر از این مساله . . . - - - > با چشم پوشی بر این چالش . . . ( با نادیده گرفتن این چالش . . . )

بر این جستار می توان چشم پوشید ( این جستار را می توان نادیده گرفت )


کلمات دیگر: