صرف نظر. [ ص َ ف ِ ن َ ظَ ] ( ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) چشم پوشی. اغماض.گذشت. تعمیة. غمض عین. رجوع به صرف نظر کردن شود.
چشم پوشینمونه ها: صرف نظر از این مساله . . . - - - > با چشم پوشی بر این چالش . . . ( با نادیده گرفتن این چالش . . . ) بر این جستار می توان چشم پوشید ( این جستار را می توان نادیده گرفت )