کلمه جو
صفحه اصلی

صحه گذاشتن

فارسی به انگلیسی

to endorse, to sign, to sanction


countenance, OK, rubber-stamp


countenance, ok, rubber-stamp, to endorse, to sign, to sanction

فارسی به عربی

ختم

مترادف و متضاد

seal (فعل)
بستن، بتونه کاری کردن، مهر زدن، درزگیری کردن، مهر و موم کردن، مهر کردن، محکم چسباندن، صحه گذاشتن

لغت نامه دهخدا

صحه گذاشتن. [ ص ِح ْ ح ِ/ ص َح ْ ح َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) علامت «صح » بالای کلمه ای گذاشتن. اصل آن صَح َّ گذاشتن است. رجوع به صح شود.


کلمات دیگر: