کلمه جو
صفحه اصلی

صدا دار


مترادف صدا دار : باصدا، مصوت، واکه

متضاد صدا دار : بی صدا، مصمت

فارسی به انگلیسی

noisy, sonorous, having a vowel(-sound), phonetic

فارسی به عربی

صوتی
حرف العلة

صوتي


مترادف و متضاد

phonic (صفت)
صوتی، صدا دار، صدایی، جسم صدا دار، وابسته به اواز و پژواک

vowel (صفت)
صوتی، صدا دار، مصوته

sonorous (صفت)
بلند، قلنبه، پر صدا، صدا دار، پرطنین

sonant (صفت)
صوتی، دارای اهنگ، صدا دار، طنین دار، باهنگ صدا

phonetic (صفت)
اوایی، صدا دار، مربوط به ترکیب اصوات، مصوت

vocalic (صفت)
صوتی، اوایی، صدا دار، مربوط به حرف با صدا

فرهنگ فارسی

( صفت ) با صدا با آواز .

لغت نامه دهخدا

صدادار. [ ص َ / ص ِ ] ( نف مرکب ) باصدا. باآواز. باصوت. رجوع به صدا شود.

گویش مازنی

/sedaa daar/ دارای صدا - داشتن آوازه

۱دارای صدا ۲داشتن آوازه


پیشنهاد کاربران

صدا دار: [اصطلاح موسیقی ]درست بر خلاف حالت های بی صدا که اشاره به صامت هایی دارد که برای تلفظ آن ها باید از مصوت استفاده کنیم مانند B یا Z


کلمات دیگر: