( مصدر ) ۱ - رشک بردن ۲ - حفظ ناموس کردن .
غیرت داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غیرت داشتن. [ غ َ / غ ِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) رشک بردن و رقابت کردن. غیرت خوردن. ( ناظم الاطباء ). غیرت بردن. غیرت آوردن. رجوع به غَیرَت و غَیرَة شود. || حفظ ناموس کردن. غیرت خوردن. ( ناظم الاطباء ). تعصب و حمیت داشتن. رجوع به غَیرَت و غَیرَة شود :
وگر بردباری کنی از کسی
بگویند غیرت ندارد بسی.
آن ندارد کسی که اینش نیست.
وگر بردباری کنی از کسی
بگویند غیرت ندارد بسی.
سعدی ( بوستان ).
هرکه غیرت نداشت دینش نیست آن ندارد کسی که اینش نیست.
اوحدی.
کلمات دیگر: