کلمه جو
صفحه اصلی

میذنه گوی

فرهنگ فارسی

میذنه گوینده اذان گوی موذن

لغت نامه دهخدا

میذنه گوی. [ ذَ ن َ / ن ِ ] ( نف مرکب ) میذنه گوینده. اذان گوی. مؤذن. آن که در میذنه اذان گوید. بانگ نمازگو :
گیرم که خروس پیرزن مرد
یا میذنه گوی را عسس برد.
نظامی.


کلمات دیگر: