بیماریی است در شکم گوسفند که مانع عمل لقاح گردد .
رحام
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رحام. [ رُ ] ( ع اِ ) بیماریی است در شکم گوسفند که مانع عمل لقاح گردد. ( از متن اللغة ). بیماریی است در شکم. ( از اقرب الموارد ) :
بی رحمی و درشت که از دستبند تو
نه نیک سام رست نه بد حام بی رحام .
بی رحمی و درشت که از دستبند تو
نه نیک سام رست نه بد حام بی رحام .
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: