کلمه جو
صفحه اصلی

رجل العقاب

فرهنگ فارسی

( اسم ) قازیاغی .
رجل المقعق رجل الزر زور

لغت نامه دهخدا

رجل العقاب. [ رِ لُل ْ ع ُ ] ( ع اِ مرکب ) رجل العقعق. رجل الزرزور. رجل الغراب است که گفته شد، و در مصر اَآطریلال را رجل الغراب خوانند. ( اختیارات بدیعی ). گیاه اطریلال است و به لغت هندی کاکچنکی و مسی نامند. و رجوع به اطریلال و رجل الغراب و الفاظ الادویه ص 130 و مفردات ابن بیطار ص 137 و تحفه حکیم مؤمن چ مصطفوی ص 126 شود.


کلمات دیگر: