امید داشتن امیداوار بودن امیدوار شدن .
رجا داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رجاداشتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) امید داشتن. امیدوار بودن. امیدوار شدن. امیدواری داشتن :
جز به خشنودی و خشم ایزد و پیغمبرش
من ندارم از کسی در دل نه خوف ونه رجا.
جز به خشنودی و خشم ایزد و پیغمبرش
من ندارم از کسی در دل نه خوف ونه رجا.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: