در حال پرسیدن خبر در حال کسب اطلاع کردن .
خبر پرسان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خبرپرسان. [ خ َ ب َ پ ُ ] ( ق مرکب ) درحال پرسیدن خبر. در حال کسب اطلاع کردن :
جنیبت را بیک منزل نمی ماند
خبرپرسان خبرپرسان همی راند.
جنیبت را بیک منزل نمی ماند
خبرپرسان خبرپرسان همی راند.
نظامی.
|| ( نف مرکب ) پرسنده های خبر. کسب اطلاع کننده های از خبر.کلمات دیگر: