برنگ سبز در آمدن
سبزی دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سبزی دادن. [ س َ دَ ] ( مص مرکب ) برنگ سبز درآمدن. سبز شدن. || روییدن آغاز کردن. رستن گرفتن. حیات نباتی پدید آمدن :
اگر تخت جویی هنر بایدت
چو سبزی دهد شاخ ، بر بایدت.
اگر تخت جویی هنر بایدت
چو سبزی دهد شاخ ، بر بایدت.
فردوسی.
کلمات دیگر: