فرو رونده در زره کارگر در زره
زره گذار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زره گذار. [ زَ / زِ رِه ْ گ ُ ] ( نف مرکب ) گذرنده از زره. کارگر در زره. فرورونده در زره :
محمود سومنات گشای صنم شکن
از غرو سی گزی به سنان زره گذار.
محمود سومنات گشای صنم شکن
از غرو سی گزی به سنان زره گذار.
سوزنی ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
کلمات دیگر: