( مصدر ) حرکات سبکسرانه کردن .
سبکی کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سبکی کردن. [ س َ ب ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) زودگذر بودن. زود تمام شدن :
سبکی کرد و [ ماه روزه ] بهنگام گذر کرد و برفت
تا نگویند فروهشته برِ ما لنگر.
سبکی کرد و [ ماه روزه ] بهنگام گذر کرد و برفت
تا نگویند فروهشته برِ ما لنگر.
فرخی.
|| تظاهر بخفت روح و سبک مغزی کردن.کلمات دیگر: