مترادف بلوف : توپ و تشر، گفتارتهدیدآمیز، چاخان، لاف، گزافه، ادعای بی اساس
بلوف
مترادف بلوف : توپ و تشر، گفتارتهدیدآمیز، چاخان، لاف، گزافه، ادعای بی اساس
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
چاخان، لاف، گزافه، ادعایبیاساس
۱. توپ و تشر، گفتارتهدیدآمیز
۲. چاخان، لاف، گزافه، ادعایبیاساس
توپ و تشر، گفتارتهدیدآمیز
فرهنگ فارسی
توپ وتشر، توپ میان تهی، توپ میان تهی، توخالی
( اسم ) سخن لاف و گزاف توپ تو خالی . بلوف .
( اسم ) سخن لاف و گزاف توپ تو خالی . بلوف .
لغت نامه دهخدا
بلوف. [ بْلُف ْ / ب ِ لُف ْ ] ( فرانسوی ، انگلیسی ، اِ ) بلف. رجوع به بلف شود.
- بلوف زدن ؛ بلف زدن. رجوع به بلف زدن شود.
- بلوف زدن ؛ بلف زدن. رجوع به بلف زدن شود.
فرهنگ عمید
۱. [مجاز] ادعای دروغین کسی برای ترساندن یا تحت تٲثیر قرار دادن دیگران.
۲. نوعی بازی ورق که بازندۀ آن کسی است که بیشترین برگه را داشته باشد.
۲. نوعی بازی ورق که بازندۀ آن کسی است که بیشترین برگه را داشته باشد.
دانشنامه عمومی
بلوف (فیلم). بلوف فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان و نویسندگی علی شاه حاتمی ساختهٔ سال ۱۳۷۲ است.
خسرو شکیبایی
رضا رویگری
حسین یاریار
آتنه فقیه نصیری
مهشید افشارزاده
کامران باختر
عزت الله رمضانی فر
اکبر معززی
ژانت وسکانیان
عباس قاجار
داریوش اسدزاده
فرخ لقا هوشمند
امیرحسین خان شهری
احمدرضا جغتایی
حسن درگزنی
علی سلیمانی مجد
بهروز زهره وند
غفار رضایی
عبادالله به افروز
محمدباقر کرمی
غلامرضا سعادت
منصور مرید
مجید عبدالعظیمی
رسول پس از آزادی از زندان به خواهرش مریم قول می دهد که دیگر به دنبال کارهای خلاف نرود..
خسرو شکیبایی
رضا رویگری
حسین یاریار
آتنه فقیه نصیری
مهشید افشارزاده
کامران باختر
عزت الله رمضانی فر
اکبر معززی
ژانت وسکانیان
عباس قاجار
داریوش اسدزاده
فرخ لقا هوشمند
امیرحسین خان شهری
احمدرضا جغتایی
حسن درگزنی
علی سلیمانی مجد
بهروز زهره وند
غفار رضایی
عبادالله به افروز
محمدباقر کرمی
غلامرضا سعادت
منصور مرید
مجید عبدالعظیمی
رسول پس از آزادی از زندان به خواهرش مریم قول می دهد که دیگر به دنبال کارهای خلاف نرود..
wiki: بلوف (فیلم)
واژه نامه بختیاریکا
توپ تله؛ شُتور؛ قورت؛ گَز و گوز؛ شِلِّک
جدول کلمات
لاف
پیشنهاد کاربران
بزرگ نمایی
بلوف. . . . . لاف و لوف ( فلانی لاف و لوف اش زیاد )
بلوف ���ستانده شده از کارهل
لافیدن. . . .
در چم دروغ. . . . . بزرگ نمایی. . . . .
بلوف ���ستانده شده از کارهل
لافیدن. . . .
در چم دروغ. . . . . بزرگ نمایی. . . . .
بلوف
در نظر داشته باشید بلوف . . . ساخته شده از دو بخش یعنی:به ( بهترین ) لاف یا لوف است در چم بهترین لاف بهترین دروغ یا بالاترین دروغ شماست
نرسپان دهخداست که انرا لاتین اورده . . . واژه لاتین از همین بلوف پارسی آهنج شده است.
در نظر داشته باشید بلوف . . . ساخته شده از دو بخش یعنی:به ( بهترین ) لاف یا لوف است در چم بهترین لاف بهترین دروغ یا بالاترین دروغ شماست
نرسپان دهخداست که انرا لاتین اورده . . . واژه لاتین از همین بلوف پارسی آهنج شده است.
دروغ شاخدار، دروغ بزرگ.
بلوف
لاف زَنی ، بِلاف ، بِهلاف
خالی بندی
لاف زَنی ، بِلاف ، بِهلاف
خالی بندی
طرف آشرر. گوپلییر
بلوف زدن یعنی دروغ گفتن
کلمات دیگر: