مترادف تهدید کردن : مرعوب ساختن، ترساندن، بیم دادن، به مخاطره افکندن، به مخاطره انداختن، در معرض خطرقرار دادن
برابر پارسی : پَدِست بستن
to threat
menace, threaten, thunder
تحديد , طنف
مرعوب ساختن، ترساندن، بیم دادن
به مخاطرهافکندن، به مخاطره انداختن، در معرض خطرقرار دادن
۱. مرعوب ساختن، ترساندن، بیم دادن
۲. به مخاطرهافکندن، به مخاطره انداختن، در معرض خطرقرار دادن