کلمه جو
صفحه اصلی

بلشت

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان بیلواربخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . آب از چشمه و رودخان. سرتخت . محصول غلات حبوب توتون لبنیات انگور گردو و سایر میوه ها .

لغت نامه دهخدا

بلشت. [ ب َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بیلوار، بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان.سکنه آن 550 تن. آب آن از چشمه و رودخانه سرتخت ومحصول آن غلات ، حبوب ، توتون ، لبنیات ، انگور، گردو و سایر میوه ها است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

بلشت، روستایی از توابع بخش دینور شهرستان صحنه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان حر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷۴ نفر (۶۹خانوار) بوده است.

واژه نامه بختیاریکا

قیافه؛ شکل

پیشنهاد کاربران

بلشت. ( "ب" با آوای زیر و "ل" با آوای زیر ) ، ( مازنی ) ، ناپاک ، خیره، پررو .


کلمات دیگر: