کلمه جو
صفحه اصلی

بموقع


مترادف بموقع : بجا، بوقت، بهنگام، مناسب

متضاد بموقع : بیگاه

برابر پارسی : بهنگام، به هنگام

فارسی به انگلیسی

apt, aptly, fit, happy, pat, timely, opportune, well-timed, in time, in season

apt, aptly, fit, happy, pat, timely


فارسی به عربی

حریص , صحیح , مناسب

مترادف و متضاد

proper (صفت)
شایسته، مناسب، مطبوع، بجا، بموقع، مخصوص، چنانکه شاید و باید

fitting (صفت)
مناسب، بجا، بموقع، بمورد

timely (صفت)
بجا، بموقع، بهنگام

apropos (صفت)
شایسته، بجا، بموقع

opportune (صفت)
مناسب، بجا، در خور، بموقع، بهنگام

seasonable (صفت)
بموقع، بهنگام، مناسب فصل

punctual (صفت)
صریح، دقیق، بموقع، خوش قول، نقطه نقطه، نقطه دار، معنی دار، نیش دار، وقت شناس، ثابت در یک نقطه، نقطه مانند، لایتجزی، نکته دار، با ذکر جزئیات دقیق، اداب دان

pat (صفت)
بموقع، بهنگام، ثابت

well-timed (صفت)
بجا، بموقع، بهنگام، بمورد، در وقت مناسب

forehanded (صفت)
محتاط، بموقع، دوراندیش، چیز دار

betimes (قید)
بموقع، در اولین فرصت، صبح زود، زود، بهنگام

بجا، بوقت، بهنگام، مناسب ≠ بیگاه


واژه نامه بختیاریکا

به گَه

پیشنهاد کاربران

بگاه


کلمات دیگر: