کلمه جو
صفحه اصلی

سکسکی

فرهنگ فارسی

( اسم ) زحمتی که انسان در غایت ضعف پیدا شود و آن تپش دل است که به اندک جنبشی و حرکتی ایجاد گردد .

فرهنگ معین

(سُ سُ ) (اِ. ) زحمتی که انسان را در غایت ضعف پیدا شود و آن تپش دل است که به اندک جنبشی و حرکتی ایجاد گردد.

لغت نامه دهخدا

سکسکی. [ س ُ س ُ ] ( اِ ) زحمتی باشد که آدمی را در غایت ضعف پیدا میشود و آن طپش دلی است که به اندک جنبشی حرکتی بهمرسد. ( آنندراج ) ( برهان ).

واژه نامه بختیاریکا

( سُک سُکی ) جوش جوشی؛ دارای کک و مک


کلمات دیگر: