کیسه درازی را گویند که از پارچه دوزند و یا از ابریشم بافند .
تماج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تماج. [ ت ِ ] ( اِ ) تیماج و چرمی که از پوست بز سازند. ( ناظم الاطباء ).
تماج. [ ت ُ ] ( اِ ) کیسه درازی را گویند که از پارچه دوزند و یا از ابریشم بافند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
تماج. [ ت ُ ] ( اِ ) کیسه درازی را گویند که از پارچه دوزند و یا از ابریشم بافند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
تماج . [ ت ِ ] (اِ) تیماج و چرمی که از پوست بز سازند. (ناظم الاطباء).
تماج . [ ت ُ ] (اِ) کیسه ٔ درازی را گویند که از پارچه دوزند و یا از ابریشم بافند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: