کلمه جو
صفحه اصلی

منت گذاشتن


مترادف منت گذاشتن : منت نهادن، به رخ کشیدن، لطف کردن، محبت کردن، نیکی کردن، احسان کردن

متضاد منت گذاشتن : منت پذیرفتن

فارسی به انگلیسی

oblige


مترادف و متضاد

منت نهادن، به رخ کشیدن ≠ منت‌پذیرفتن


لطف کردن، محبت کردن، نیکی کردن، احسان کردن


۱. منت نهادن، به رخ کشیدن
۲. لطف کردن، محبت کردن، نیکی کردن، احسان کردن ≠ منتپذیرفتن


فرهنگ معین

( ~. تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) احسان و نیکویی در حق کسی را به یادش آوردن و به رخش کشیدن .

واژه نامه بختیاریکا

تنا دادِن

پیشنهاد کاربران

به رخ کشیدن دیگران . نیکویی برای دیگران و به رخ کشیدنشان

بی ارزش کردن / آشکار کردن ضعف دیگران/تکرار ضعف دیگران/ انتظار نابجا داشتن



twit somebody for a favor:منت سر کسی گذاشتن

خود کلمه ی twit به معنی سرزتش کردن است

در ضمن بچه ها اگه دیدین یکی


کلمات دیگر: