کلمه جو
صفحه اصلی

کاغذ گیر

فارسی به انگلیسی

paper-clip

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - آلتی که کاغذ را نگاه دارد . ۲ - کاغذی که بجهت منع نفوذ باد دریچه و پنجره را بدان پوشانند خصوصا و کاغذی که بر شبکه و پنجر. تا بدانها چسبانند تا گرد و غبار و نور آفتاب بدانها نرسد : [ یار پنهان ز نظر گشت چو شد دیده سفید مانع پرتو خورشید بود کاغذ گیر ] . ( طاهر غنی ) ۳ - آلتی که خاتم بندان از عاج سازند و هنگام نوشتن نامه و مانند آن کاغذ در آن استوار کنند تا از آسیب باد بر هم نخورد ( در هندوستان معمولست ) .

لغت نامه دهخدا

کاغذگیر. [ غ َ ] ( اِ مرکب ) چیزی که در زمستان بجهت منع نفوذ باد در دریچه و پنجره خانه گذارند. کاغذی که بر شبکه و پنجره تا بدانها بچسبانند تا گردو غبار و آفتاب در آن نرسد. ( آنندراج ) :
یار پنهان ز نظر گشت چو شد دیده سفید
مانع پرتو خورشید بودکاغذگیر.
ملاطاهر غنی ( از آنندراج ).
|| و چیزی باشد که خاتم بندان از عاج سازند و هنگام نوشتن نامه و مانند آن کاغذ در آن استوار کنند تا از آسیب باد بر هم نخورد و این در هندوستان متعارف است. ( آنندراج ). || گیره کاغذ که از چوب یا فلز سازند.


کلمات دیگر: