ظاهر از ممالیک برجی است
قانسوه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( قانسوة ) قانسوة. [ ] ( اِخ ) ظاهر. از ممالیک برجی است. رجوع به قانصوة شود.
قانسوة. [ ] (اِخ ) ظاهر. از ممالیک برجی است . رجوع به قانصوة شود.
کلمات دیگر:
قانسوة. [ ] (اِخ ) ظاهر. از ممالیک برجی است . رجوع به قانصوة شود.