کاغذ سوزن زده کاغذ گرده
کاغذ سوزن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کاغذ سوزن. [ غ َ ذِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذ سوزن زده. کاغذ گرده. کاغذی که مصوران نقش سیاه قلم بر آن کشند و آن را سوزن کنند [ با سوزن سوراخ کنند ] و باز بر کاغذ سفید گذاشته و سوده زغال در پارچه باریک بسته بر آن افشانند و آن نقش صورتی پیدا کند بعد از آن بر سیه قلم استخوان بندی آن درست کنند. ( آنندراج ) :
ز بس چشم شد هر رگی در تنش
بود کوه چون کاغذ سوزنش.
ز بس چشم شد هر رگی در تنش
بود کوه چون کاغذ سوزنش.
میرزا طاهر وحید.
کلمات دیگر: