کلمه جو
صفحه اصلی

کافتر

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خنگشت بخش مرکزی آباده

لغت نامه دهخدا

کافتر. [ ت َ ] ( اِخ )دهی است از دهستان خنگشت بخش مرکزی آباده واقع در 57 هزارگزی جنوب خاور اقلید و جنوب دریاچه کافتر دامنه ای ، سردسیری و مالاریائی است. آبش از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوبات ، تریاک و شغل مردم آن زراعت و قالی باقی است و راه فرعی دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ) ( فرهنگ آبادیهای ایران ). شش فرسخی مشرق آسپاس است. ( فارسنامه ناصری ج 2 ص 220 ).

دانشنامه عمومی

روستای کافتر یکی از روستاهای توابع شهرستان اقلید در شمال استان فارس و در جنوب شهرستان اقلید است که حدود ۲۵۰۰ نفر جمعیت دارد. این روستا در جنوب اقلید واقع شده و یک دریاچه نیز با نام همین روستا «دریاچه کافتر» در کنار روستا واقع شده است. شغل اهالی روستا کشاورزی و دامداری بوده که عمدتاً به کاشت محصولات صیفی و حبوبات همچون گندم، جو، عدس، نخود، ذرت، لوبیا و همچنین چغندر قند می پردازند. اهالی روستا عموماً از طایفه کردشولی می باشند که در تقسیمات جمعیتی کشور در ایل خمسه تقسیم بندی میگردند.
در فاصله ۷۹ کیلومتری شهر اقلید و در دو کیلومتری روستا، امامزاده سیدمحمد از نوادگان حضرت ابالفضل قرار دارد و در طول سال به ویژه در فصل تابستان پذیرای زوار از نقاط دور و نزدیک کشور است.
بازسازی گنبد و بارگاه این امامزاده به همت سید محمدعلی موحد ابطحی انجام شده است.
از جاذبه های گردشگری و منحصر به فرد این منطقه می توان به دو چشمه آبی اشاره نمود که از زیر بقعه امامزاده می گذرند و باور مردم منطقه این است که با توجه به خشکسالی های اخیر، وجود مبارک این امامزاده در خاک آن جا باعث دوام و جریان این چشمه ها بوده است.در جوار امامزاده دومین دریاچه آب شیرین پس از دریاچه پریشان قرار دارد که زیستگاه طبیعی پرندگان مهاجر و محل پرورش ماهی های کپور و آمور به شمار می رود.


کلمات دیگر: