غریزن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) گل و لای سیاه که در بن حوضها و ته تالابها و جویهاست .
لغت نامه دهخدا
غریزن. [ غ َ زَ ] ( اِ ) به معنی پریزن که آردبیز و غربال باشد. ( برهان قاطع ). ظاهراً مصحف پریزن است. ( حاشیه برهان چ معین ). پرویزن. غریزان. غرویزن. ( برهان قاطع ). رجوع به غربال شود. || خلاب و گل سیاه ، و به این معنی و معنی اول هر دو با زای فارسی آمده است. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). گل سیاه ته آب. ( فرهنگ رشیدی ). غلیزن. ( فرهنگ رشیدی ). گل با ریگ آمیخته. صلصال. ( الصراح من الصحاح ). غریرن. غریژنگ. غریفج. غریفژ. ( برهان قاطع ). رجوع به برهان قاطع چ معین شود.
کلمات دیگر: