کلمه جو
صفحه اصلی

غریب درکنک

فرهنگ فارسی

( صفت ) بیرون کننده غریب . یا باد غریب درکن . بادی سرد که در شهریور ماه در ییلاق وزد و شهریان را بدان حدود آمده اند وادار به بازگشت به شهر کند .

لغت نامه دهخدا

غریب درکنک. [ غ َ دَ ک ُ ن َ ] ( نف مرکب ) ( باد... ) باد سرد که در آخر فصل ییلاق وزد و آنانکه به ییلاق رفته اند به شهر و جای خود بازگردند. رجوع به باد شود.


کلمات دیگر: