گردابر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) ابری که از بسیاری گرد و غبار پدید آید : زخ مه زگرد ابر بر چین گرفت سرباره از نیزه پرچین گرفت .
لغت نامه دهخدا
گردابر. [ گ َ اَ ] ( اِمرکب ) ابری که از بسیاری گرد پدید شود :
رخ مه زگردابر، برچین گرفت
سر باره از نیزه پرچین گرفت.
رخ مه زگردابر، برچین گرفت
سر باره از نیزه پرچین گرفت.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
کلمات دیگر: