بقول نصر نام جایی در حجاز است
غرنق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غرنق . [ غ ِ ن ِ ] (اِخ ) به قول «نصر» نام جایی در حجاز است . (از معجم البلدان ). رجوع به غُرنُق شود.
غرنق. [ غ ُ ن ُ ] ( اِخ ) رودباری است مر بنی سلیم را.( منتهی الارب ). «نصر» آن را به کسر اول و سوم آورده و گوید: نام جایی در حجاز است. و گفته اند غرنق به ضم اول و سوم آبی است به اُبلی میان معدن بنی سُلیم و سوارقیة. ( از معجم البلدان ). رجوع به مدخل ذیل شود.
غرنق. [ غ ِ ن ِ ] ( اِخ ) به قول «نصر» نام جایی در حجاز است. ( از معجم البلدان ). رجوع به غُرنُق شود.
غرنق. [ غ ِ ن ِ ] ( اِخ ) به قول «نصر» نام جایی در حجاز است. ( از معجم البلدان ). رجوع به غُرنُق شود.
غرنق . [ غ ُ ن ُ ] (اِخ ) رودباری است مر بنی سلیم را.(منتهی الارب ). «نصر» آن را به کسر اول و سوم آورده و گوید: نام جایی در حجاز است . و گفته اند غرنق به ضم اول و سوم آبی است به اُبلی میان معدن بنی سُلیم و سوارقیة. (از معجم البلدان ). رجوع به مدخل ذیل شود.
کلمات دیگر: